۱۳۸۹ دی ۲۴, جمعه

فرهنگ اشتراک‌گذاری به جای کپی‌کاری

وب فارسی و در حالت کلی‌تر فضای وب و اینترنت ایران پر از محتوای تکراری است. کپی محتوا به دو شکل صورت می‌گیرد: با ذکر منبع و بدون ذکر منبع، ذکر نکردن منبع اصلی بسیار شایعتر است و وضعیت به گونه‌ای است که پیدا کردن منبع اصلی بسیار زمانبر و وقت‌گیر است! متأسفانه در بعضی موارد هم که تعداد آن کم نیست، می‌بینیم که به راحتی آب‌خوردن و با آسودگی خاطر محتوای تولید شده توسط دیگران (اعم از نوشته یا هر چیز دیگری) را به نام خود منتشر می‌کنند که این بسیار تلخ است. کپی با ذکر منبع هم فقط هنگامی خوب است که یا قصد خبررسانی و یا تحلیل و تفسیر یک نوشته را داشته باشید. مثلاً اشکالی ندارد که منابع خبری یک خبرگزاری اطلاعات دیگر خبرگزاری‌ها و وب‌سایت‌ها باشند. ولی قضیه وقتی شکل نادرست به خود پیدا می‌کند که هدف از این کپی‌کاری بالابردن آمار ترافیک خوانندگان و بازدیدکنندگان وب‌سایت یا وبلاگ و همچنین افزایش و ارتقای رتیه آن در موتورهای جستجو (جستجوگرها) باشد. به عبارت خیلی ساده می‌توان آن را «کلیک دزدی» نامید.

می‌توان به جای چنین رفتارهایی از همان ایده «اشتراک‌گذاری محتوا» استفاده کرد. این کار کمک بزرگی به کسانی است که کارشان تولید محتوا است. اگر از نوشته یا محتوای وب‌سایت و وبلاگی خوشتان آمده است، چه بهتر که آن را به اشتراک بگذارید تا خیلی‌های دیگر هم از آن استفاده کنند. قطعاً این کار خیلی بهتر از کپی‌کاری است.

خوشبختانه وب‌سایت‌ها و شبکه‌های اشتراک‌گذاری و نشانه‌گذاری (social bookmarking) یا همان لینکدانی‌ها رشد خوبی در فضای وب فارسی داشته‌اند و به تازگی هم که چند شبکه جدید به این جمع اضافه شده‌اند. رشد چنین شبکه‌هایی رشد وب فارسی و وبلاگستان را به دنبال خواهد داشت. به نوعی هم می‌توانند کمکی در جهت کاهش کپی‌کاری باشند که البته این موضوع هم کاملاً بستگی به نحوه و شیوه عملکرد کاربران چنین وب‌سایت‌هایی دارد. یعنی کاربران این وب‌سایت‌ها و شبکه‌ها می‌توانند خود از افرادی باشند که کپی‌رایت و حقوق مولف را رعایت می‌کنند و این مسئله برایشان اولویت و اهمیت دارد.

اشتراک‌گذاری رشد کیفی و کمی را به دنبال خواهد داشت. چون در این سیستم همه به دنبال محتوای نو و تازه هستند. حالا این محتوا یا تولید شده توسط افراد خواهد بود (رشد تولید محتوا)، یا ترجمه و گرایش به ترجمه و یا جستجو برای پیدا کردن محتوا و مطالبی که تازه، نو و جدید هستند. پس باید کار را شروع کرد.

۱۳۸۹ دی ۱۹, یکشنبه

«ریشه‌ها» یعنی با هم بودن

عوامل گوناگونی دست به دست هم می‌دهند تا یک نهال کوچک در طول زندگی خود به یک درخت سالم، زیبا و تنومند تبدیل شود. یک جامعه (چه از نوع واقعی آن و چه از آن نوع مجازی آن) هم مانند یک درخت است. ریشه‌های یک درخت از اعضای حیاتی آن هستند. یعنی اگر این ریشه‌ها سالم باشند، درخت نیز فرصت رشد خواهد داشت.

ریشه‌ها در کنار هم و با کمک و همکاری با یکدیگر می‌توانند یک درخت را زنده نگه دارند و باعث رشد آن بشوند. عملکرد ما انسان‌ها هم در هر محیطی که در آنجا حضور و فعالیت داشته باشیم، موثر است و بر آینده آن محیط تأثیر می‌گذارد. نقش فردی و نقش گروهی ما مشخص است. جامعه و محیط زندگی را خودمان با دستان خود می‌سازیم. چه خوب باشد یا بد، چه سالم باشد یا بیمار، چه ضعیف باشد یا قوی، این محصول و سرنوشت چیزی است که خودمان برای آن رقم زده‌ایم و همه در برابر آن مسئول هستیم. یعنی این نتیجه کارهای همه ما بوده است که برآیند و نتیجه نهایی عملکرد تک‌تک افراد جامعه است.

هر فردی در قبال خودش و جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کند وظایفی بر عهده دارد. اگر کار خود را به درستی انجام دهد و همیشه نگاهی به خود و کارهایش داشته باشد، قدم در راه پیشرفت خودش گذاشته و این در مرحله بعدی پیشرفت و توسعه جامعه را در پی خواهد داشت. چون ما اعضای یک سیستم و پیکر واحد هستیم. به همان اندازه که زندگی شخصی مهم است، زندگی گروهی و اجتماعی هم جایگاه و اهمیت خاص خودش را دارد. اصولاً این دو با هم ارتباط مستقیمی دارند و بر هم تأثیر می‌گذارند. پس نباید از هیچکدام غافل شد و به حال خود رهایشان کرد.

زیاد نمی‌خواهم بنویسم. مهم این است که همه چیز به ما بستگی دارد. پس بیایید مانند ریشه‌های یک درخت در کنار هم باشیم و درخت را به حال خود رها نکنیم. تیشه به ریشه درخت نزنیم. چون نه ما از درخت جدا هستیم و نه درخت از ما. «ریشه‌ها» یعنی با هم بودن...

۱۳۸۹ دی ۱۴, سه‌شنبه

ارث

به فردی گفتند: می‌خواهی پدرت بمیرد تا وارث او شوی؟
گفت: نه. اما می‌خواهم که او را بکشند که هم ارث ببرم و هم خونبهایش را بگیرم!

منبع:

لطایف الطوایف - فخرالدین علی صفی

۱۳۸۹ دی ۱۱, شنبه

سال ۲۰۱۱ هم آمد

درود و تبریک به مناسبت آغاز سال نو میلادی...

سال‌های پیش تلویزیون در چنین روزهایی کارتونی از شرکت والت دیزنی (دیسنی) را پخش می‌کرد که در بین ما به «اسکروچ» (اسکروج) معروف شده بود. یعنی همیشه این موقع سال که می‌شد انتظار پخش آن را داشتیم. ولی از قرار معلوم در این سال‌های اخیر دیگر خبری از آن نیست و در برنامه کودک نمایش داده نمی‌شود. به نوعی آغاز سال نو میلادی با نمایش این کارتون در ذهن ما تداعی می‌شد. بد نیست از این محصول زیبای دیزنی یادی بشود:

- فیلم: سرود کریسمس میکی (Mickey's Christmas Carol)
- اسکروج یا همان اسکروچ خودمان!