۱۳۸۹ آبان ۱۱, سه‌شنبه

زنگ انگلیسی: آموزش و تدریس زبان انگلیسی در مدارس و دانشگاه‌های ما چه جایگاهی دارد؟


درس شیرین یا زهر مار! انگلیسی؟!... چرا بسیاری از دانش آموزان و دانشجویان از درس زبان انگلیسی فراری هستند؟... مقصر چه کسی است؟ دانش آموز؟ دانشجو؟ معلم؟ دبیر؟ استاد؟ کتاب‌های آموزشی؟ سیستم آموزش؟ روش تدریس؟ ... پاسخ پرسش مطرح شده در عنوان این نوشته، مشخص و در عین حال تلخ است. حضور زبان انگلیسی در سیستم آموزشی ما بیشتر شبیه به حضور و نقش کوتاه یک بازیگر یا هنرپیشه مهمان در یک قسمت از یک سریال (مجموعه) مثلاً صد قسمتی است. شیوه تدریس آن هم در بسیاری از موارد نادرست است (مثلاً اصرار بر آموزش به شیوه گرامری - دستور زبان محور). درس زبان انگلیسی در اصل فقط نام یک درس یا واحد ارائه شده را در مدارس و دانشگاه‌ها با خود به یدک می‌کشد. واقعیت این است که سیستم آموزشی ما سیاست درستی را در برابر این زبان و درس مربوط به آن اتخاذ نکرده است. در نتیجه آثار و پیامدهای منفی آن به خصوص در دوران دانشگاه و به ویژه در دوره‌های تحصیلی بالاتر مانند کارشناسی ارشد و حتی دکترا کاملاً مشهود است.

آموزش انگلیسی از دوران راهنمایی شروع می‌شود. اما میزان پایین ساعات تدریس و نیز سیستم آموزشی نادرست باعث می‌شود که خروجی نهایی مدارس پس از پایان دوران مدرسه و دریافت دیپلم، چندان جالب و قابل توجه نباشد. بها ندادن به ارزش و جایگاه واقعی این درس در آزمون‌های سراسری (کنکورها) خود نیز حکایت جالبی است. ضریب پایین این درس در آزمون ورودی دانشگاه‌ها به نوعی باعث می‌شود که بسیاری از دانش آموزان نسبت به آن بی‌تفاوت شوند و مثلاً همان روش دوران دانش آموزی را در برابر آن در پیش بگیرند. یعنی فقط در حدی به آن بپردازند که نیازشان را به صورت حداقلی (مینیمم) رفع سازد.

وقتی هم که وارد دانشگاه می‌شوند، همین آش و همین کاسه به شکلی دیگر برقرار است و به نوعی ادامه دهنده همان روش باطل و نادرست دوران مدرسه است. معمولاً در دانشگاه‌ها درس زبان انگلیسی در سه درس با نام‌های مجزا و در قالب چند واحد ارائه می‌شود: زبان پیش دانشگاهی، زبان عمومی و زبان تخصصی. مجموع واحد آموزشی هم حداکثر عددی بین شش واحد تا نه واحد است. دروس فوق معمولاً به صورت دو واحدی یا سه واحدی ارائه می‌شوند. یعنی یا یک جلسه ثابت آموزشی در طول هفته و یا به صورت یک جلسه ثابت با یک جلسه هفته در میان. نباید انتظار داشت که با چنین روشی، بعد از مثلاً چهار - پنج سال آموزش در دوره کارشناسی (لیسانس)، شاهد بهبود و پیشرفت دانشجویان در زمینه انگلیسی باشیم. به خصوص مسئله وقتی ناراحت‌کننده‌تر است که گاهی اوقات همین چند واحد آموزشی هم بدون ذره‌ای تفاوت خاص نسبت به یکدیگر تدریس می‌شوند. مثلاً دانشجویی که واحد درسی زبان انگلیسی عمومی را گذرانده است، وقتی واحد درسی زبان انگلیسی تخصصی را انتخاب می‌کند، شاهد تکرار مکررات است و انگار دوباره سر کلاس قبلی حاضر شده است. یعنی فقط رفع تکلیف از سر خود!

همانطوری که در بخش‌های بالایی اشاره شد، ضریب پایین این درس در آزمون‌های ورودی برای ادامه تحصیل در مقاطع تحصیلی بالاتر خود معضلی است که باید برای آن چاره‌ای اندیشید. این موضوع در آزمون ورودی کارشناسی ارشد بسیار تلختر است. در اکثر رشته‌ها برای آن ضریب دو در نظر می‌گیرند. در نتیجه اولویت و اهمیت آن کاهش می‌یابد. در صورتی که آشنایی و داشتن تسلط مناسب بر زبان انگلیسی یکی از ابزارهای واجب برای موفقیت یک دانشجوی مقطع ارشد است. ضعف درصد قابل توجهی از دانشجویان این مقطع در زمینه زبان انگلیسی (چه به صورت عمومی وچه تخصصی) قابل انکار و چشم‌پوشی نیست. اما متأسفانه خیلی‌ها با همین ضعف فارغ التحصیل شده و دور و چرخه باطل آموزشی ادامه می‌یابد.

باید گفت که باید نگرشی نوین را در قبال آموزش و تدریس زبان انگلیسی انتخاب کنیم. زبان انگلیسی زبان بین‌المللی و زبان دنیای علم و تکنولوژی امروز است. تشویق دانش آموزان و دانشجویان به فراگیری آن، کاری است که در نهایت به سود سیستم آموزشی و علمی ایران خواهد بود. اگر می‌خواهیم پیشرفت کنیم، باید از ابزارهای پیشرفت به خوبی و به صورت صحیح استفاده کنیم. یکی از این ابزارها، زبان انگلیسی است. روش‌های تدریس غلط باید با روش‌های تدریس علمی و بین‌المللی آموزش زبان جایگزین شوند تا این درس برای دانش آموزان شیرین و جذاب گردد.

0 دیدگاه‌ها و نظرات: